سی‌امین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، با نمایش 72 فیلم در حالی به پایان رسید که اکثر فیلم‌های به نمایش در آمده در ژانر اجتماعی خانوادگی و با موضوع خیانت در خانواده بود. اکثر کارگردانان و تهیه کنندگان بر این باور بودند که علت اصلی روی آوردن به چنین موضوعی، نمود پیش از حد خیانت در خانواده‌ها و بین زن و مرد است. به گونه‌ای که ترجیح داده‌اند از طریق رسانه‌ای قدرتمند و تاثیر‌گذار سینما این مسئله را نه تنها به جامعه بلکه به مسئولان گوشزد کرده تا راه حلی برای این مسئله پیدا کنند.

اما مسئله مشترک در بین فیلم‌های به نمایش در آمده، خیانت مردان به زنان است. در اکثر داستان‌ها این مردان هستند که بعد از سال‌ها زندگی مشترک، به زنان خود خیانت کرده و برای رسیدن به نفر سوم حتی تا پای از هم گسیختگی خانواده خود پیش می روند.

هرچند در اکثر این فیلم‌ها مردان به دلیل قرار گرفتن در شرایط نامناسب، قدر همسر و فرزندان خود را دانسته و بعد از خیانت بدون هیچ قید و شرطی انتظار بخشش را از سوی همسر خود داشته و این زن است که باز هم برای حفظ کیان خانواده خود و شاید به دلیل اینکه آن چنان در زندگی زناشویی غرق شده که قدرت جدا شدن از مرد به عنوان تکیه گاه را نداشته است، مجبور به بخشش است.

پیمان معادی یک از کارگردانانی است که اولین فیلم خود را با موضوع خیانت در خانواده به تصویر کشیده است، وی در بخشی از سخنان خود در رابطه با موضوع خیانت ابراز داشت: مسئله خیانت بین زن و مرد آنقدر در اطراف ما زیاد شده که گاهی می خواهم بالا بیاورم. به همین دلیل خواستم تا فیلمی در این زمینه بسازم.

مسئله مهم این جاست که داستان فیلم ها تا چه اندازه با واقعیت جاری در بتن جامعه همخوانی دارد، آیا زنان جامعه ما که امروز دوش به دوش مردان تلاش می کنند، به سادگی از چنین اشتباهی می گذرند و یا مردان برای گریز از مشکلاتی دیده نشده در فیلم ها به سمت فرد دیگری کشیده شده و خانواده خود را رها می کنند. اگر چنین مسئله ای هم وجود دارد، آیا این نوع فیلم‌ها نوعی فرهنگسازی را به همراه ندارد که آخر تمام خیانت‌ها می‌تواند آغوش گرم خانواده باشد؟. هرچند تعدادی از کارگردانان با هوشمندی کامل تلاش کرده‌اند تا مخاطب خود برداشتی آزاد از پایان فیلم داشته باشند، تا سنگینی بار چگونه به پایان رساندن فیلم را بردوش نکشند. البته در برخی از فیلم ها، زن به دلیل خیانت، مرد را نبخشیده و طلاق می‌گیرد، اما در آخر داستان خود را مدیون مرد دانسته و برای حل مشکل مرد که حالا زندگی دیگری دارد، حتی حاضر است زندگی خود را به حراج بگذارد تا دین خود را ادا کند.

مرتضی شایسته یکی دیگر از کارگردانانی است که فیلم «من همسرش هستم» را در سی امین جشنواره فیلم فجر به نمایش گذاشته است، وی نیز در بخشی از صحبت‌های خود در رابطه با پایان‌بندی فیلم گفته است: خانواده در این فیلم به دلیل حضور دو کودک به موقعیتی می‌رسد که ترجیح می‌دهد کاملا مسالمت آمیز مسئله را حل کرده تا بیشتر از این کودکانشان صدمه نبینند.

همچنین در فیلم دیگری شاهد این هستیم که مرد به بهانه ماموریت کاری با زن دیگری به خارج از کشور رفته و غیابی درخواست طلاق می‌کند، بعد از طلاق و گذشت چند ماه، با همراهی دوستان خود شرایطی را فراهم می‎کند تا همسر سابق را دیده و بخواهد زندگی خود را از سر گیرند...

جالب این جاست، درست در زمانی که از تولیدات شبکه‌هایی مانند فارسی وان به عنوان سریال های غیر اخلاقی که به دنبال ایجاد فرهنگسازی خیانت در جامعه ایرانی نام می‌برند، چگونه در سینمایی که تولید بسیاری از فیلم ها همچنان با مشکل مواجه است، مجوز فیلم‌های از این دست داده می‌شود. شاید هدف از تولید این فیلم‌ها واقعا پیدا کردن راهکاری برای مقابله با چنین مشکلاتی در خانواده امروزی است، اما تا زمانی که برای مخاطب دلیل خیانت به خوبی نشان داده نشده و می‌توان راه حلی برای آن پیدا کرد؟

البته ممکن است، کارگردانان و تهیه کنندگان برای دریافت مجوز ساخت یا نمایش فیلم خود مجبور به انتخاب چنین پایان بندی‌هایی باشند. داستان‌هایی با پایان خوش برای دریافت مجوز نمایش فیلم‌هایی که برپایه خیانت استوار است.

منبع ؛ cinemapress